قسمت سوم فصل هشتم سریال گیم آو ترونز، یکی از جاودانه های تاریخ تلویزیون!
به گزارش وبلاگ فروشندگان، شب یش، فرصتی پیش آمد که قسمت سوم فصل آخر سریال گیم آو ترونز را ببینم. ما از ماه ها قبل انتظار داشتیم که فصلی درخشان را ببینیم و باید اعتراف کنم که این قسمت از سریال حتی از حد انتظار ما هم عالی تر بود.
توصیه می کنم که برای پیشگیری از لو رفتن داستان یا اسپول، دوستانی که سریال را هنوز ندیده اند، خواندن این یادداشت را به بعد، موکول نمایند.
یکی از جالب ترین فزونی های این فصل، تعلیق ها و حس انتظار وهم برانگیزی که ایجاد نموده بود و وقتی که انتها نبرد آغاز شد ما یک نبرد غیرکلاسیک را مشاهده کردیم.
حالا جالب بود که صدا و موسیقی متن رامین جوادی هم در هماهنگی کامل با داستان و افزودن بار آن قرار گرفته بود.
ده دقیقه آخر که اصلا موسیقی و حس زوال و بعد بارقه ناگهانی امید، شاهکار بود. قطعه The Night King را شاید اگر قبل از تماشا این قسمت سریال می شندید، حس می کردید که با موسیقی متن شاخصی سر و کار دارید، اما حالا که سریال را در پیوند با این موسیقی متن دیده ایم، این موسیقی معنایی ژرف تر برای ما پیدا می نماید.
حالا دیگر هر بار این موسیقی را می شنویم به یاد همه موقعیت های می افتیم که شخصا در تنگناها و مخمصه های ظاهرا گریزناپذیر افتاده ایم و در عین حال پیکار را بیم و امید و انتظار ادامه داده ایم.
از بعد تکنیکی و فناوری، چنین پیکار بزرگی در فضای عمدتا تیره و تار رخ داد. شاید اگر جادوی ملیسنادره نبود، نبرد را اصلا نمی دیدیم!
اما همین فضای تیره و تار، لزوم تماشای سریال در تلویزیونی کاملا باکیفیت که طیف مشکی را با دقت نمایش بدهد، آشکار کرد. چه بسیار هستند دستگاه هایی که مشکی تصنعی ایجاد می نمایند و بیننده را از تماشا سریال باکیفیت بالا، مخصوصا در این قسمت محروم کردند.
به غیر از این بسیاری از بینندگان خارجی، از پایین بودن کیفیت سریال در هنگام استریم شکایت نموده اند. واقعا تماشا حتی چند ثانیه تصویر پیکسلی در این قسمت، قابل تحمل نبود.
مطلب دیگر در خصوص تئوری های پیرامونی سریال است. در خصوص سریال های مختلف گاهی تئوری های داستانی پیچیده و محبوب، هماهنگ با ذهنیات نویسندگان پیش نمی روند.
مثلا در خصوص سریال گیم آو ترونز، مدت ها این تئوری وجود داشت که نکند برن، همان نایت کنیگ است و حالا که سریال را دیده ایم می دانید که برن حلول نموده در قامت کلاغ سه چشم، چکیده حافظه جمعی انسان ها بوده و به قول سم، انسان بدون حافظه، مگر می تواند ادعای انسان بودن بکند و دقیقا به همین دلیل بود که شاه شب، اینقدر علاقه مند به محو کردن برن بود.
اما بلافاصله بعد از رد تئوری عجیب، حالا چیز عجیب تری به عنوان تئوری بعدی مطرح شده.
می دانید که نایت کینگ را بچه های شب از یک شهروند اولیه دنیای وستروس با فرو کردن خنجری در قلبش خلق کردند و حالا این تئوری مطرح شده که برن ، احتمالا می تواند یا میخواهد که جان اسنو را به نایت کینگی که تبدیل کند که این بار در سوی نیکی می ایستد.
ارتش متحد شمال که با هزینه بسیار و با دادن قربانیان بسیار توانست بشریت را نجات بدهد، این برا رویاروی ارتش زرخرید قدرتمند سرسی خواهد ایستاد و این بار هم احتمالا نبرد، یک نبرد متعادل نخواهد بود و برای بر هم زدن تادل به نفع آدم خوب ها احتیاج به دادن قربانیان تازه است. آیا واقعا جان اسنو، این آدم از گوربرخاسته، این بار به صورتی دیگر دنیای متمدن را از شر سرسی جاه طلب نجات خواهد داد.
و نکته دیگری که به نظرم می رسد این است که گرچه قربانیان این قسمت اصلا کم نبودند، اما هیچ یک جزو شخصیت های تراز اول محبوب نبودند. من از یک همه کشی شخصیت های محبوب به سبک قسمت عروسی خون می ترسم، چیزی که احتمال رخ دادن آن اصلا کم نیست.
در انتها می توانید به قطعه نایت کینگ رامین جوادی گوش کنید.
https://www.1pezeshk.com/wp-content/uploads/2019/04/Game-of-Thrones-S8-The-Night-King-Ramin-Djawadi-Official-Video-k1frgt0D-f4-tag140-online-audio-converter.com-.mp3منبع: یک پزشک