روی آوردن به ترجمه نتیجه حمایت نکردن از پژوهش است، بعضی از ناشران به سوی تحریم تألیف رفته اند
به گزارش وبلاگ فروشندگان، مهدی صالحی، دبیر انجمن فرهنگی آموزشی درست نویسی در گفت وگو با خبرنگار خبرنگاران اعلام کرد: در نمایشگاه کتاب 1402 کتاب های هنری عموما ترجمه ای هستند. ماجرای تألیف برآمده از پژوهش است و پژوهش نیازمند سرمایه گذاری است. گاهی نیاز است چندین سال سرمایه گذاری کنید تا بتوانید کتاب کاملی تولید کنید. وقتی از پ ژوهش حمایت نکنیم افراد به ترجمه روی می آورند و این تنها دلیل کمبود کتاب های تألیفی است.
وی افزود: البته این هم باید در نظر گرفت که پژوهش باید کاربردی و دارای مخاطب جدی باشد. معمولا پژوهش های دانشگاهی به سمت و سوی پژوهش های کاربردی نخواهد رفت و شدیدا در تلاش هستند هرطور شده با ترجمه پ ژوهش خود را گردآوری کنند.
صالحی شرح داد: اتفاقی که همزمان حادث می شود این است؛ که کشورهای دیگر روی پژوهش سرمایه گذاری می کنند. اینجا که انتظار می رود استاد دانشگاه سالی چندین کتاب تألیف کند یا مقاله منتشر کند تا سطح خود را ارتقا دهد. در همین حوزه هنر من چندین کتاب سراغ دارم از هادی بابایی که به دست نشر امیرکبیر و سوره مهر چاپ شده است.
وی افزود: این موارد پژوهش های شخصی این فرد است که بعضا 7-8 سال برای آن زحمت کشیده است. ما می بینیم که پژوهشگر باید خیلی عاشق باشد تا با این همه مانع به سوی تألیف برود. برای جلوگیری از این مشکل و رشد تألیف باید سیاستگذاری جدی صورت بگیرد.مثلا حمایت های دانشگاهی و عوض شدن نظام دانشگاهی در واقع باید فضا به سمت و سویی برود که اصولا استاد دانشگاه مجبور به تولید هر محتوایی نباشد؛ بلکه او به سمت تولید محتوای غنی سوق داده شود.
دبیر انجمن فرهنگی آموزشی درست نویسی مطرح کرد: به طور مثال باید ناشر را مجبور کنیم از تألیف حمایت کند. بعضی از ناشران از حمایت گذشته اند و تقریبا به سوی تحریم تألیف می روند. در تمامی حوزه ها می توانید با اساتید صحبت کنید که می گویند کتاب های پژوهشی خوبی نوشته اند که هیچ ناشری حاضر به چاپ آن نشده. چرا؟ ناشران ادعا می کنند نام خارجی اگر روی کتاب باشد، فروش خواهد رفت؛
وی افزود: همین اتفاق رخ می دهد که استاد دانشگاه، کتاب خود را که کتابی درباره ایران است؛ فرانسه چاپ می کند. نتایج پژوهش ها درباره ایران است؛ ولی ناشر خارجی می پذیرد و حمایت می کند ولی در ایران خیر. به نظر من وزارت ارشاد باید پای کار این قضیه محکم بایستد و ناشر را مجبور کند از هر چند تعداد کتاب ترجمه ای یک کتاب تألیفی هم چاپ شود و رفته رفته ناشران ترجمه کتاب را به کل تعطیل کنند. بعضی ناشران سال هاست ترجمه چاپ می کنند و این حمایت از ترجمه، ریشه تمامی حوزه ها را می خشکاند. یک نمونه شاخص این موضوع ادبیات کودک است که در حال مرگ است، نمونه دیگر آن مباحث علوم اجتماعی است. حوزه دین، حوزه فلسفه و ... .
صالحی گفت: با این قاعده ناشر را موظف کنیم که کتاب تألیفی چاپ کند و همراه آن نظارت هم صورت بگیرد به طوری که مثلا در تیراژ 100 عددی چاپ نشود که فقط بخواهند از زیر کار فرار کند. ناشران باید همانقدر که برای کتاب ترجمه ای کار می کنند؛ برای کتاب تألیف نیز زحمت بکشند، اگر این را قبول نکردند اجازه کار ندارند چون ناشری که می تواند کتاب ترجمه ای را هزار نسخه بفروشد؛ حتما می تواند هزار نسخه کتاب تألیفی نیز بفروشد. باید محدودیت هایی ایجاد کرد که این اتفاق بیفتد. در کنار تمامی این اتفاقات حتی از همان مترجم ها هم به درستی حمایت نخواهد شد، مترجمان حرفه ای هم از ناشران شاکی هستند و از عملکرد آنان ناراضی هستند، حقوق آنها پرداخت نمی شود و...
وی افزود: من ناشری می شننام که پانصد میلیون تومان پول مترجم را پرداخت نمی کند ولی سالی سه بار سفر خارج از کشور می رود. هر بار هم که از او می پرسیم با هزار آه و ناله می گوید: کاغذ گران است و ...
عجیب تر آن است، ناشرانی که تألیف چاپ می کنند؛ در حال منحرف کردن مسیر هستند. زیرا در حال چاپ آثار ضعیف و دم دستی هستند و در پی آثار قوی نمی روند که این سیاست گذاری عجیب و مرموزی است. در انتها برای رشد تألیف تنها راه، سیاست گذاری و معین کردن چهارچوب است. نمی توان افسار این شتر را رها کرد و گفت هر جا که می خواهد برود.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران